بر باد رفته
حالا بر آن خانه خلوت چه مي گذرد؟
و درآن سكوت پر تالم؟
وبر جاده هاي تهي به آن؟
حالا كه آب ها رفته اند
و شكوفه ها پژمرده .
و عبورهاي خاك گرفته
بر قاب احساس جاريند
….
مدیریت ای دوست
بر باد رفته
حالا بر آن خانه خلوت چه مي گذرد؟
و درآن سكوت پر تالم؟
وبر جاده هاي تهي به آن؟
حالا كه آب ها رفته اند
و شكوفه ها پژمرده .
و عبورهاي خاك گرفته
بر قاب احساس جاريند
حالا كه گذر زمان
ديدارهاي آشنا را
براي ابد به عدم برده اند
چه مي گذرد
در درون من
كه درمانده در خاطرات كبودم
وافسرده
در حسرت ديدارهاي بر باد رفته
اگر چه آرزوهايم شما بوديد
اما حالا
درآن خانه بجا مانده و خلوت
و بر جاده هاي تهي برآن
جز هيچ نمي يابم
ديگر
جز هيچي از همه چيز…
مدیریت ای دست
نویسنده : admin | موضوع : شعر نو | دیدگاه : بدون نظر
بدون دیدگاه